امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی

ساخت وبلاگ
5 ماه تمام، زندگی کردن در شکم تاریک و غمگین نهنگ را فراموش نخواهم کرد.حالا نهنگ دهانش را باز کرده و یونس تکیده از اشکباری و تنهایی وجودم را انداخته است وسط دریا. به تخته پاره ها نمی چسبم، از گم تر شدن نمی ترسم.شجاع و قوی و از این طور کوفت های دل خوش کنک نیستم، بل خسته ام و خونی زیاد از مغز و تن و روحم رفته است.توان نوشتن ندارم. دل نوشتن ندارم.نمی شود جزئیات ملال انگیز و باعث تاسف و تحسری که هر روز به نحوی بر من می گذرد را اینجا پهن کنم روی بند و وحشت کنید از ملحفه های خونی درونم که هر چه بشویمشان با لکه های ریز و درشت قهوه ای بد رنگ، واقعیت زیستم را نشان می دهند. فکر می کنم یکی از بزرگترین لکه های پاک نشدنی، دست و پا زدن های روحی در هراس فاصله های جبری از دخترکم است و چشم کشیدن برای لحظه ای در آغوش گرفتنش، بوییدنش در واقع همان مرگ است با اندکی تخفیف در حدی که مرده ای بتواند به خواب کسانش برود.وقتی به دنیا آمد و چند هفته به سختی بیمار بود و توی دستگاه، لحظه به لحظه با هراس از دست دادنش نفس کشیدم.هنوز که هنوز است بعضی وقت ها نیمه های شب دیوانه وار و هراسان گوش می چسبانم به حرکت آرام قف امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 99 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:47

بلاخره دارد تمام می شود. زورش را زد، همه ی زورش را.12 ماه تمام تلاش برای بقا، تلاش برای زیستن، تلاش برای از دست ندادن همه ی آنچه در کسری از ثانیه قادر به نیست شدن است را در چهره ی آدمها دیدم.تقصیر از سال و ماه و تقویم نیست که در ِِ موریانه زده ی زندگی از پاشنه در رفته است و قفلی خراب دارد که گاهی باز می شود و گاهی ساعتها و روزها معطلت می کند. برای من به تلخی و دشواری، به رنج و اتفاقات عظیم سرنوشت ساز، به گرفتن تصمیم هایی که یک سویشان رهایی بود و یک سویشان اندوه عالم،به بحران مالی، موفقیت های لنگ در هوای کاری،بیماری، دعوا و مرافه و اختلافات شدید با اطرافیان و دوستان، کدورت و دل شکستگی، دلتنگی مفرط، سرگردانی و یک جرعه امیدِ لرزان و سرمازده گذشت.حالا در تنهایی مطلق، دراز کشیده ام کنجی و انگار اسب مسابقه ای هستم که کف پاهایش درد می کند و رد میخ نعل هایش بدجور می سوزند. دچار نوعی از ناباوری و بهتم که هوش از سر کلماتم پرانده و قِسمی متفاوت از سکوت را جایگزین همه ی هیاهوها و تنش ها و اضطراب های هم چنان همراهم کرده است. پوستم کنده شد برای تغییر و از عمرم به وضوح بیشتر از آنچه باید، کاسته شد. امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 116 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:47

    بادهای گرم و دل آشوب مرداد،از زیر ماسک های چند لایه عبور می کنند و با نفس های مضطرب و سنگینم مخلوط می شوند.انگار آتش بلعیده باشم احساس سوزش می کنم در احشاء داخلی ام و این روزها غیر از کوکای مزه ی امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 94 تاريخ : سه شنبه 9 دی 1399 ساعت: 9:36

  اگر سپیدارهای سر به آسمان سائیده ی مَلک آباد نباشند، اگر صدای جنابان همایون و نامجو و چاوشی و علیرضا قربانی نباشد، اگر تابستان، مکرر پاییز را به تعویق بیندازد و شهریوری در کار نباشد که گرما را سر به امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 85 تاريخ : سه شنبه 9 دی 1399 ساعت: 9:36

اندی:بهت گفتم دوس دارم کجا برم ؟ ... زواتانئوـ رِد : چی گفتی؟ زواتانئو   ـ اندی : زواتانئو... توی مکزیکه ، یه جزیره کوچیک توی اقیانوس آرام ..   میدونی مکزیکی ها درباره اونجا چی میگن؟ـ رِد : نه! ـ اندی امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 88 تاريخ : سه شنبه 9 دی 1399 ساعت: 9:36

  نخِ سستِ چای کیسه ای در لیوان آب جوش، طناب پوسیده ی رخت در ایوان ِِ رو به باد، بندِ کم جان شده ی سینه بند روی شانه ،باریکه ی بی رمق نور بر لبه ی دیوار...  چیزی شده است نازک و ناپایدار شبیه اینها که امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 117 تاريخ : پنجشنبه 19 تير 1399 ساعت: 18:01

  مثل سگ! ترسیده بودم از آن سگ قهوه ای با قلاده ی رها شده و آویزان از گردن که صاحب دندان های درشت نوک تیز و زبانی بدرنگ بود. نمی دانم از کدام جهنمی یکهو پرید سمتم و ناغافل پوزه اش را به مچ لخت پایم نز امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 90 تاريخ : شنبه 14 تير 1399 ساعت: 13:41

  آسمان اردی بهشت، نیمه شب ها توی سر خودش می زند و بارانی ست که اینجا می بارد.دیشب صاعقه ها یکی پس از دیگری فرود می آمدند و شانه ام زیر پتوی پلنگ دار تکان می خورد. آنقدر این ماجرا تکرار شد که نفهمیدم امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 101 تاريخ : شنبه 14 تير 1399 ساعت: 13:41

  از بیرون، صدای کشتی کج گرفتن باد با اشیاء رها شده در پارکینگ می آید.ده دقیقه ی پیش هم گویا مشت کوبید به در ورودی ساختمان و صدای شکستن آن تکه شیشه ی مشجّر محصور در میله هایش را شنیدم. بی دلیل، رغبت ا امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 91 تاريخ : شنبه 14 تير 1399 ساعت: 13:41

احمد رضا احمدی می گوید:  مرا نکاوید مرا بکارید ... من اکنون بذری درستکار گشته ام مرا بر الوارهای نور ببندید...    من حالا از پسِ هفته ها حمل رنجی عظیم، تحمل زخمی سترگ که تا سالها رد آن بر سینه ام خواه امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدوارم اگر صد رهم بیندازی... که بار دیگرم از روی لطف بنوازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mandigarihastam6 بازدید : 98 تاريخ : شنبه 14 تير 1399 ساعت: 13:41